دیفاری

مطالب زیبا

دیفاری

مطالب زیبا

شعر خنده دار نبرد رستم و تهمینه با ویروس

سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۵ ب.ظ

شعر طنز ، اشعار خنده دار ، نبرد رستم و تهمینه با ویروس

شعر طنز و خنده دار نبرد رستم و تهمینه با ویروس,شعر خنده دار رستم دستان,اشعار طنز رستم تهمتن

کنون رزم virus و رستم شنو

دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یکی disk داد

بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این disk باشد یکی file ناب

که بگرفتم از site افراسیاب

برو حال می کن بدین disk هان!

که هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش

شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد mini tower اش

بزد ضربه بر دکمه power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت

مران disk را در drive اش گذاشت

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت

یکی list از root دیسکت گرفت

در ان disk دیدش یکی file بود

بزد enter آنجا و اجرا نمود

کز ان یک demo گشت زان پس عیان

به فیلم و به موزیک و شرح و بیان

به ناگه چنان سیستمش کرد hang

که رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگر باره reset نمود

همی کرد هنگ و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد

ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود

بیامد که لیسانس رایانه بود

بدو گفت رستم همه مشکلش

وز ان disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش

یکی bootable دیسک آورد پیش

یکی toolkit اندر آن disk بود

بر آورد آن را و اجرا نمود

همی گشت toolkit هارد اندرش

چو کودک که گردد پی مادرش

به ناگه یکی رمز virus یافت

پی حذف امضای ایشان شتافت

چو virus را نیک بشناختش

مر از boot sector بر انداختش

یکی ضربه زد بر سرش toolkit

که هر بایت ان گشت هشتاد bit

به خاک اندر افکند virus را

شعر خنده دار نبرد رستم و تهمینه با ویروس

تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه با شوهرش

که این بار بگذشت از پل خرش

قسم خورد رستم به پروردگار

نگیرد دگر disk از اسفندیار

شعر طنز ، اشعار خنده دار ، نبرد رستم و تهمینه با ویروس

لطفا منبع را ذکر نمایید : وبلاگ دیفاری

  • محمد حسینی

شعر

شعر طنز